پیک ارغوانی رنگ - امیر از تهران
طرح از صدرالدین تام
امیرازتهران
می رسد زره نوروز؛ گرچه دل تهی از کام !
پر ز گل شود بادام ؛ غرق غم بود ایام
شوق فرودین دارد ؛ این تن به پا زنجیر
یاد یاردیرینم ؛ گرچه گشته دشمن کام
شادی دف و چنگ است ؛ در صدای هر چشمه
شور وشیون است اما ؛ در وجودمان هرشام
صد بهار خوش رنگ است در ضمیر دانایی
یک قدم زمن مانده ؛ تارها شوم ازدام
شهر من بود شادان از نسیم و آب و گل
دار و دشنه ی جلاد ؛ گر نباشدش پیغام
غنچه می کند گیلاس ؛ سبزه می زند هر یاس
از نفیر شیخ اما ؛ هر بهارمان ناکام
پیک ارغوانی رنگ ((حجتم)) همین دیروز
آن صلای زیبایی! سربداردرفرجام
پیک شورش و خون بود ؛ نغمه ای بتاریکی
دل به تیرگی نسپرد تا شود زمان خوش نام
شهر من بود شادان ؛ از نسیم و آب و گل
دار و دشنه ی جلاد ؛ گر نباشدم پیغام...گر نباشد م پیغام .