مردم ایران در حال کندن و دور انداختنترمز و دنده عقب قطار سرنگونی رژیم يادداشت روز کورش عرفاني
کورش عرفاني
«كپي رايت: اين مطلب ويژه سايت ديدگاه تهيه شده است و بازتكثيرش بدون قيد منبع اكيدا مجاز نيست»12 هزار کارگر اعتصابی در نیشابور
[1]، بیش از 20 هزار معلم در شنبه 12 اسفند در مقابل مجلس، تجمع زنان در مقابل دادگاه انقلاب
[2] و دستگیری حدود 50 تن از آنان، تجمعات دانشجویی در دانشگاه های کشور به مناسب بزرگداشت روز زن و سرانجام تجمع 4 هزار نفری امروز معلمان در مقابل مجلس که تا ساعت نگارش این نوشته – غروب روز سه شنبه 15 اسفند-همچنان ادامه دارد. این چندتا از گزارش هایی است که پس از هفته ها تسلط خبری تهاجم نظامی به ایران می رود افق دیگری را به روی ایرانیان بگشاید.
وضعیت اقتصادی وخیم کشور راهگشای رشد و گسترش خیزش های اجتماعی فراوان دیگری خواهد بود. پیش بینی هایی که بر اساس بودجه ی سال 1386 انجام شده است همگی بر اساس اوج گیری بیکاری، تورم، گرانی و لذا افزایش نارضایتی ها دارد. براین اساس باید منتظر بود که حرکت های اسفند امسال با اعتصاب سراسری معلمان
[3] و فرارسیدن مراسم چهار شنبه سوری اوج گرفته و بعد در فروردین سال آینده پس از گذر کوتاه ایام نوروز با شدت و گستردگی بیشتری ادامه یابد و به سوی فراگیر شدن پیش رود. شمشیر بحران بنزین بالای سر نظام است.
در این نباید شکی داشت که قطار رژیم به سوی سراشیبی سرنگونی دیگر نه ترمز دارد و نه دنده عقب. فقط می ماند که این قطار با چه شتابی به سوی سقوط رود. این به طور مستقیم در دست ما نیروهای مخالف داخلی و خارجی جمهوری اسلامی است. هر چه فعالتر و متحدتر باشیم، قویتر خواهیم بود و شتاب سرنگونی بیشتر خواهد شد. امروز چندین جبهه برای مبارزه با رژیم باز شده است و ما درهر کدام که بخواهیم می توانیم فعال شویم :
1- جبهه ی مبارزه برای حقوق بشر که در برگیرنده موارد متعددی مانند اعدام ها، قصاص ها، دستگیری ها و مجازات های ضد بشری می شود.
2- جبهه ی مبارزات زنان : برای مبارزه ی مستقیم بر علیه ستم های چندگانه اعمال شده بر زنان بر اساس یک تبعیض جنسی ضد انسانی
3- جبهه ی مبارزات کارگری : برای احقاق حقوق مادی و سندیکایی کارگران در سراسر کشور
4- جبهه ی مبارزات معلمان : برای خواست های صنفی قشر معلمان و زحمتکشان آموزش و پرورش
5- جبهه ی مبارزات دانشجویی : برای خواست های سیاسی و صنفی در محیط های دانشگاهی
6- جبهه ی مبارزات بیکاران : برای وادار ساختن دولت به ایجاد کار و تامین شرایط لازم برای بازاشتغال یابی کارگران بیکار شده
7- و سرانجام جبهه ی مبارزات سیاسی در داخل و خارج کشور برای دستیابی به آزادی بیان و آزادی تشکلات و تجمعات سیاسی و انتخابات آزاد.
آیا براستی هر ایرانی نمی تواند در یکی از این جبهه ها بستر مبارزاتی لازم را برای شرکت در موج آزاد سازی ایران از سلطه ی حاکمیت آخوندی-بازاری-سپاهی بیابد ؟
بدیهی است در این میان چند ضرورت نباید فراموش شود :
1- ضرورت اطلاع رسانی وسیع در داخل و خارج از کشور در مورد کمیت و کیفیت حرکت های اعتراضی
2- ضرورت ایجاد هماهنگی میان جبهه های نامبرده مانند اطلاعیه بسیار جالب سندیکای کارگران شرکت واحد در اعلام حمایت از روز زن و تظاهرات زنان
[4]3- ضرورت پرداختن متناسب اپوزیسیون خارج از کشور که با حمایت و پشتیبانی خبری، تبلیغاتی و عملی از حرکت های داخلی و نه با بهره بری سیاسی به دنبال تقویت و تحکیم آنها باشند.
4- ضرورت نزدیک شدن تشکل های سیاسی همگون به یکدیگر با هدف تولد بخشیدن به یک آلترناتیو همسو با خیزش های مردمی در داخل ایران
پس می توان گفت بستر اجتماعی در داخل کشور می رود که تحت فشارهای اقتصادی غیر قابل تحمل فعال شود. این فعال شدن می تواند به سرعت جنبه ی همه جا گیر و غیر قابل بازگشت پیدا کند. برای این منظور باید در داخل و خارج از کشور وارد صحنه شد و تلاش نمود که با روشنگری لازم ایرانیان را از انفعال بیرون کشید با یکدیگر در ارتباط گذاشت و آنها را به هم نزد یک کرد. راز موفقیت در ارتباط و هماهنگی است :
· معلمان در تهران و در شهرستان ها باید با یکدیگر حرکت های اعتراضی سراسری را سازماندهی کنند. به گونه ای که بتوانند در یک روز واحد کل آموزش و پرورش را فلج سازند. امید است که تعطیلی مدارس که قرارست از روز شنبه ی آینده آغاز شود از چنین هماهنگی سراسری برخوردار باشد و بتواند سیل میلیونی دانش آموزان را در حمایت از خواست ها معلمان به خیابان ها بکشاند.
· به همین ترتیب انجمن ها، کانون ها و فعالان جنبش زنان در شهرها و استان های مختلف باید برای حرکت های مشترک با هم مشورت و هماهنگی نمایند.
· کارگران در سراسر ایران جمعیتی بالغ بر 10 میلیون نفر هستند. وجود یک نظام هماهنگ کننده ی مشترک می تواند در این باره بسیار مفید باشد و چرخ های اقتصادی ایران را در مسیر منافع مردم فلج کند.
· به همین ترتیب که یک حرکت سراسری از سوی دانشجویان دانشگاه های متعدد کشور می تواند خطری مهم را برای تمامیت رژیم برانگیزد.
· یک حرکت از سوی بیکاران در سطح کشور می تواند میلیون ها بیکار را از انفعال خویش خارج سازد.
پس نباید شک کرد که مردم ایران در حال حاضر از پتانسیل لازم برای به پایین کشیدن رژیم به خوبی برخوردارند آنچه لازم است تبدیل این قدرت بالقوه به بالفعل است. از همین روی نیز باید به سوی 1- هماهنگی حرکت ها در سطح ملی 2- ایجاد ارتباط میان جبهه های مبارزاتی مختلف 3-تداوم بخشیدن به این اعتراضات و در نهایت 4- به سوی هدفمند ساختن استراتژیک این حرکت ها پیش رویم.
فراموش نکنیم که افزایش فشارهای داخلی در روزهای آینده رژیم را به سوی سازش در جبهه ی خارجی خواهد کشاند
[5]، سازشی که فروپاشی بخشی از ساختارهای ایدئولوژیک و رشد تضادهای درون نظام را همراه خواهد داشت. این امر با دورکردن شبح جنگ در کشور فضای مناسب برای ایجاد یک جنبش اجتماعی سراسری به سوی دمکراسی و عدالت اجتماعی را فراهم خواهد ساخت. اگر هم رژیم سازش بیرونی نکند می توانیم همزمان با فشارهای بیرونی با شدت بخشیدن به فشارهای داخلی کمر نظام ضد مردمی را راحتتر بشکنیم.
زمستان امسال می تواند بهار آزادسازی را در پی خود داشته باشد. اما این نیازمند آنست که به سوی ابتکارات جدید، روحیه ای تازه و خروج از پوسته ی ترس، ناامیدی، انزوا و پراکندگی در داخل و خارج برویم و تا آنجا که ممکن است روحیه ی شجاعت، آزادیخواهی، امیدواری، عدالت طلبی و نزدیکی و دوستی میان نیروهای مردمی را تشویق کنیم.
تاریخ نشان داده است هیچ ملتی را، از زمانی که نخواهد، نمی توان در بردگی نگه داشت.