ترانه های سوگ برای شهید حجت زمانی
ترانه های سوگ ( برای شهید حجت زمانی
دکترزری اصفهانی
رنگین کمانی در سرمای جهان
آنجا که ابرها به زمین ریخته اند
و بادهای سرد
سر برقاب پنجره میکوبند
چکاوکی شتابناک میگذرد
پرنده بهاری درکوچ
رنگین کمانی در سرمای جهان
برشاخه های یخ زده
برشاخه های یخ زده گلی روئید
تابناک و سرخ
چون شکوفه ای از آتش
یا پرنده ای از نسیم
رقصان درخون
خویش آنچنان که گویی
عقابی
درباران اردیبهشتی
پرمیشوید
کبوتری مقتول
ترا کشتند!
صدای آوار آسمان را شنیدم
صدای سرد فروریختن ستاره ها را
صدای شکستن جام های زرین ماه را
ای غروب دلانگیز
بیهوده ایستاده ای!
ا ی زمرد خیس کاج
رهایم کن
ا ای پرنده های مهاجر
با آوازهایتان مرا کاری نیست
چشم هایم غرقه در اشک اند
وقلبم فانوس خاموش آرزو هاست
هنوز زمین می چرخد
این سنگ قتلگاه !
این صخره چرخان در خون!
این تاریک خانه پلشت بی جان !
هنوز باد میوزد
با سبدی از خاکستر شادیها ی آسمانی
با سبدی از پرهای سپید پرندگان مقتول
شاخه های کاج سنگین از ابرند
و قلب من غرقه دراشک
رهایم کنید
.........................................................